دسته‌ها
اخبار

توصیه دوستانه برای دانشکده های حقوق که به دنبال تلقین ارزش ها و درک صحیح بیان آزاد در پرتو اپیزود استنفورد با قاضی کایل دانکن هستند: | ویکرام دیوید آمار | حکم


در ستون اول خود در این مجموعه، ما درباره گرد و غبار اخیر درباره آزادی گفتار در دانشکده حقوق استنفورد (SLS) و نامه دین جنی مارتینز به جامعه SLS بحث کردیم که (از جمله موارد دیگر) اعلام کرد که همه دانشجویان SLS در یک نیم روز اجباری شرکت خواهند کرد. جلسه آموزشی آزادی بیان و هنجارهای مربوط به حرفه وکالت قبل از پایان سال تحصیلی. سپس شروع به شناسایی و تجزیه و تحلیل اجمالی کردیم، با آنچه روح واقعی دوستی نهادی نامیدیم، پنج موضوعی که فکر می کنیم در آن برنامه نیم روزه توجه جدی را ایجاب می کند. ما دو موضوع از این قبیل را بررسی کردیم – خط بین مخالفت گفتار و اختلال و مب، نظری و اعتقادی قواعد ضد اخلال، و عدم کاربرد قیاس‌های نافرم، از دوران حقوق مدنی در وضعیت SLS – و در فضای زیر که به آن می‌پردازیم. سه تای دیگر

3. خود مؤسسات آموزشی چه زم، و چگونه باید صحبت کنند؟

در سال‌های اخیر به طور فزاینده‌ای از مدیران دانشگاه‌ها (به ،وان مثال، روسای دانشگاه‌ها، رئیس‌ها، رئیس‌جمهورها، و رؤسای دانشگاه‌ها) در مؤسسات خصوصی و ،تی خواسته شده است که بی،ه‌هایی را از طرف واحدهای دانشگاهی یا دانشگاه‌هایی که رهبری می‌کنند، در مورد ملی و رویدادهای جه، – رویدادهایی که موضوعات مهم گفتم، را در بر می گیرند اما ارتباط مشخصی با مؤسسات دانشگاهی ندارند. مطمئناً، دانشگاه‌ها و رهبران آن‌ها (حتی دانشگاه‌های ،تی) می‌توانند، مطابق با متمم اول، به نمایندگی از مؤسسات خود صحبت کنند (به ،وان متمایز از مدیران فردی که نظرات شخصی خود را بیان می‌کنند). این درست است حتی اگر آن دانشگاه ها (به ویژه دانشگاه های ،تی) اغلب توسط اصول متمم اول از تنظیم مقررات دانشجویان به دلیل نظراتی که بیان می کنند منع شده اند.

اما داشتن قدرت و اعمال آن چیزهای بسیار متفاوتی است. دین مارتینز در نامه خود از گزارش کالون در سال 1967 در دانشگاه شیکاگو (مکتبی که برای چندین دهه از سخنر، سازم، تقریباً در مورد همه مناقشات سیاسی مناقشه برانگیز اجتناب کرده است) نقل قول می کند. روی مسائل روز بسنجید. البته، چنین ملاحظات فلسفی در مؤسسات آموزشی مختلف به گونه‌ای متفاوت انجام می‌شود و ممکن است برخی از افراد و برخی دانشگاه‌ها را متمایل کند که بیشتر و با صدای بلندتر از دیگران صحبت کنند. و در ارتباط با این ملاحظات فلسفی چند مورد عملی است. یکی از ما (عمار) قبلاً نوشته است که مدیران باید قبل از شرکت در سخنر، سازم، تعدادی از عوامل هشدار دهنده را در نظر داشته باشند، به ویژه سخنر، در مورد موضوعاتی که به طور مشخص مربوط به واحد دانشگاهی یا مؤسسه مورد نظر نیست، اما در عوض به موضوعات بیشتر مربوط می شود. نگر، عمومی از جمله این عوامل عبارتند از: (1) اطمینان از اینکه سخنر، هر مدیر از طرف یک واحد با پیامی که بالاترین دانشگاه می خواهند بیان کنند، مطابقت دارد. (2) اطمینان از وجود اجماع کافی (و فرآیندی برای تعیین چنین اجماع) در میان سیاستگذاران واحد به گونه ای که رهبر بتواند به طور م،اداری از طرف واحد صحبت کند و نه صرفاً برای برخی از اعضای آن. (3) صحبت ، با دقت و دقیق اما به نحوی که همچنان پیام م،اداری را منتقل کند که آنقدر رقیق یا عمومی نباشد که مفید نباشد. (4) اجتناب از ایجاد یک شیب لغزنده به گونه‌ای که وقتی به یک بحث یا موضوع پرداخته می‌شود، گروه‌هایی که به بحث‌ها یا موضوعات دیگر اهمیت می‌دهند، می‌توانند از مؤسسه بخواهند به نام برابری در مورد مسائل آنها صحبت کند. و (5) صحبت ن، آنقدر مکرر یا مکرر یا گیج کننده که گفتار مؤسسه مقداری از قدرت خود را از دست بدهد یا بدتر از آن، به سادگی کوک یا مس،ه شود.

هیچ قانون شفاف و روشنی وجود ندارد که به مدیران بگوید چه زم، باید و چه زم، نباید صحبت کنند. و مدیران ممکن است اغلب مقاومت در برابر خواسته های دانشجویان و اساتید را برای اتخاذ مواضع رسمی در مورد موضوعات بحث برانگیز برای مدیران سخت بدانند. حتی وقتی مدیران توضیح می‌دهند که چرا در برابر چنین فشاری مقاومت می‌کنند، اغلب ممکن است در نهایت به نسخه‌ای ملایم از بی،ه رسمی که مدعی انکار آن هستند دست بزنند. اما وقتی مدیران واقعاً و به طور کامل از همه چیز کنار می‌مانند، هیچ یا همه موقعیت‌های خاصی را که توسط سخنرانان فردی در مورد یک موضوع مطرح می‌شود، «عادی‌سازی» نمی‌کنند. در عوض، این موسسه در حال عادی سازی این ایده اساسی است که افراد باید در مورد موضوعات بحث برانگیز تصمیم بگیرند. سکوت یک موسسه یا مدیران آن نباید به منزله تایید یا رضایت تلقی شود.

بنابراین، ما دو نفر با یک پیش‌فرض قوی علیه پیام‌های سازم، در مورد مسائل مورد بحث روز شروع می‌کنیم. در شرایط خاصی می توان بر این فرض غلبه کرد، به ویژه زم، که یک موضوع تأثیر یا پیامدهای خاصی بر دانشگاه (یا واحد) به ،وان یک مؤسسه داشته باشد. برای مثال، به نظر می رسد دانشگاهی در مورد این موضوع (معارضی) که چقدر راحت باید ویزا برای دانشجویان فارغ التحصیل خارجی دریافت کند (چیزی که به طور مشخص بر خود دانشگاه – و نه فقط جمعیت آن – به ،وان یک موسسه تأثیر می گذارد) موضع می گیرد. برای ما متفاوت از بررسی درستی حکم متمم دوم سال گذشته توسط حکم دیوان عالی در مورد نقض قانون حمل و نقل عمومی نیویورک یا دادگاه است. دابز حکم واژگونی رو در مقابل وید. ما بی،ه های رسمی را محکوم کردیم دابز در سال گذشته توسط بسیاری از صدراعظم و روسای دانشگاه در سراسر کشور بسیار کنجکاو بود زیرا این اظهارات برای اثبات مواضع سازم، در مورد صحت قانونی یک پرونده قانون اساسی بود، حتی اگر به نظر می رسید نویسندگان بی،ه ها هیچ مبنایی در قانون اساسی ندارند. (هیچ یک از اینها به م،ای انتقاد از دابز به علمای قانون اساسی مانند ما دو نفر محفوظ است، اما باید به این نکته اشاره کرد که چقدر عجیب است که یک مؤسسه در مورد م،ای قانون اساسی اعلامیه رسمی ارائه کند، در حالی که این م،ای ادعا شده با نظر آموخته شده بسیاری یا بیشتر مؤسسه در تضاد است. کارشناسان موضوعی دانشگاهی.)

خود دین مارتینز ظاهراً با فرضی شبیه به ما شروع می کند. او در نامه خود مشاهده کرد که جامعه SLS نباید انتظار داشته باشد که «اداره مدرسه [will] اعلام مواضع نهادی در مورد طیف وسیعی از مسائل اجتماعی و سیاسی جاری [or] اظهارات سازم، مکرر در مورد رویدادهای خبری جاری. . . ” او نیز البته (به کلمه «مکرر» مراجعه کنید) در را به طور کامل نبست. و این عاقلانه است، زیرا زمان‌ها و مکان‌هایی وجود دارند که سخنر، سازم، در مورد موضوعات مورد علاقه عمومی ضروری است. اما برای مثال اخیر از مشکلاتی که هنگام صحبت افراد قبل از فکر ، به این مسائل بوجود می‌آید، به این ستون قبلی که یکی از ما (عمار) نوشته است، نگاه کنید.

4. بهترین راه برای ثبت اختلاف با بلند،ا و پیام های توهین آمیز چیست؟

اغلب گفته می‌شود که بهترین پاسخ به گفتار بد، گفتار بیشتر است – اینکه ما با درگیر شدن در ضدسخن، که بدی ایده‌هایی را که با آن مخالفیم برملا می‌کند و هر ،ی که ذهن باز دارد را متقاعد می‌کند که ما باهوش‌تر هستیم، به بهترین نحو با ایده‌های بد مق، کنیم. موقعیت عادلانه تر و اغلب اوقات این استراتژی در واقع بهترین راه عمل است. برگزاری تظاهرات بدون اخلال در خارج از محل برگزاری، جایی که یک سخنران نادرست در حال سخنر، است، نشان دادن علائم اختلاف در خود اتاق، تشکیل یک رویداد جداگانه همزمان با سخنر، مشاجره یا اندکی پس از آن، اشاره به همه موارد غیرقابل قبول گفت، و (شاید موثرترین آنها) ارائه پرسش‌ها و استدلال‌های متقابل هوشمندانه و قدرتمند در طول جلسات پرسش و پاسخ که پس از ا،ر گفت،ا در دانشگاه‌ها انجام می‌شود، همگی تاکتیک‌های مؤثر و مجاز برای به کارگیری هستند.

اما یک مورد دیگر وجود دارد: به سادگی ، ها را نادیده بگیرید و با پاهای خود رای دهید (و در نتیجه صحبت کنید). به عبارت دیگر، گاهی اوقات بهترین راه برای پاسخ به سخنان ،انه صرفاً نادیده گرفتن آن و گرسنگی دادن به آن از توجهی است که به شدت به دنبال آن است.

اجازه دهید صادقانه باشد. گروه‌های دانشجویی (که در چارچوب حقوق خود عمل می‌کنند) اغلب افرادی را دعوت می‌کنند که شایسته مخاطب نیستند. گروه‌های دانشجویی گاهی اوقات بی‌پیرایه هستند که سخنرانان درباره آنها حرف جالب و قابل دفاعی برای گفتن دارند. و گروه‌های دانشجویی اغلب توسط سازمان‌های بیرونی دستکاری می‌شوند که برنامه‌های سیاسی دارند اما تعهد واقعی به کاوش و کشف م،ادار دانش، ایده‌ها، داده‌های تجربی و غیره ندارند.

به همان اندازه که نادیده گرفتن چیزهایی که با صدای بلند نمی‌دانند سخت است، می‌تواند وسیله‌ای مؤثر باشد. اغلب از هر دوی ما می پرسند که چرا در یک جلسه ناهار شرکت نکردیم که در آن یک گروه دانشجویی از یک تحریک کننده غوغاگر (اگر گاهی اوقات برجسته علنی) دعوت کرده بود که (اگر گذشته مقدمه باشد) بعید بود چیز جالب یا روشنگری ارائه دهد. و پاسخ ما این است که (حتی اگر از پیتزا لذت ببریم!) ما خودمان با دور ماندن اظهار نظر می کنیم. البته ما می د،م که تاریخ به ما می آموزد که اغلب نمی توان شر را نادیده گرفت تا مبادا به اندازه و محبوبیت آن افزایش یابد، اما تاریخ همچنین به ما می آموزد که گاهی اوقات بهترین راه برای خاموش ، یک گوینده این است که او را از توجه و مخاطبی که او را وادار می کند محروم کنیم. احساس مهم بودن

5. در مورد دانش آموز، که می گویند در هنگام حضور انواع خاصی از سخنرانان واقعاً احساس آسیب یا ناامنی می کنند، چطور؟

دانش‌آموز، که با سخنران مخالفت می‌کنند اغلب اظهار می‌کنند که نظرات و پیشنهادات سخنران باعث می‌شود آنها احساس آسیب یا ناامنی کنند. در واقع، دانش‌آموزان اغلب فقط همین را می‌گویند حضور در محوطه یک سخنران که با ایدئولوژی گذشته اش مخالف هستند – جدا از هر چیزی که گوینده ممکن است در سخنر، آینده بگوید (شاید در موضوعات متفاوت و پیش پا افتاده تر) – این تأثیر را دارد. ما هرگز انکار نمی کنیم که برخی از سخنر، ها می توانند بسیار آزاردهنده باشند: گفتار می تواند عمیقاً توهین آمیز باشد، استرس ایجاد کند، باعث خجالت فرد شود و احساس ارزشمندی فرد را تضعیف کند. ما فکر می کنیم که در یک محیط دانشگاهی، به ویژه، این تأثیرات، که به درستی چارچوب بندی شده اند، شایسته شناخت و توجه هستند.

در مورد چارچوب بندی، ما فکر می کنیم ضروری است که تمایزات معقولی را که دکترین متمم اول بین آن دسته از سخن، که مضر هستند و قابل محدود ، و مجازات هستند، از یک طرف ترسیم می کند، حفظ کنیم – به ویژه افترا، آزار و اذیت قانونی افراد خاص، درست است. تهدیدهای معطوف به افراد خاص، سخنان دعوا، و تحریک به خشونت – و سخن، که از سوی دیگر، اگرچه آزاردهنده است، اما تحت حمایت قانون اساسی باقی مانده است. تقریباً همه شکایات در مورد تأثیر منفی سخنر، دانشگاهی این روزها در دسته دوم قرار می گیرند، دسته ای که نمی توان خطوط آن را به سادگی نادیده گرفت یا نادیده گرفت. در واقع، حتی اگر بتو،م این خطوط را در دانشگاه نادیده بگیریم، این کار را نمی‌کنیم: دانشگاه‌ها به طور کلی، و دانشکده‌های حقوق به طور خاص، مکان‌هایی هستند که دانشجویان (برای آموزش خود به ،وان شهروند و حرفه‌ای) نیاز دارند تا به رفتار منظم عادت کنند. و سخنی پربار که خونشان را به جوش می آورد. اگر یک وکیل نتواند با آرامش در همان سالن دادگاه یا اتاق هیئت مدیره با ،ی که سخنر، اش ممکن است به جای ارتقای احساس عدالت وکیل، تضعیف کند، پس از فارغ التحصیلی کار خود را به طور موثر انجام دهد؟ از این نظر، هر دانشکده حقوق نباید صرفاً سخنرانان بحث برانگیز را تحمل کند، بلکه باید آنها را در آغوش بگیرد (به شرطی که آنها افراد جدی باشند و فقط مبلغان آتش زا نباشند).

با این حال، فقط به این دلیل که گفتار تند محافظت می شود و تشویق می شود به این م،ی نیست که اثرات بالقوه منفی آن باید نادیده گرفته شود. به ویژه در محوطه دانشگاه، مک،سم‌هایی برای ترویج بیان قوی وجود دارد و در عین حال پیامدهای منفی را که ممکن است برخی از سخنر،‌ها در غیر این صورت ایجاد کند، کمرنگ می‌کند. برای مثال، یک دانشگاه ممکن است به سازمان‌های دانشجویی اجازه دهد هر سخنران خارجی را که می‌خواهند بیاورند. اما این بدان م،ا نیست که دانشگاه نمی‌تواند به آن سازمان‌ها توصیه‌های کلی درباره نحوه انتخاب سخنران، بدهد که به بهترین نحو در خدمت اه، برنامه‌ای سازمان هستند. در تجربه ما، سازمان‌های دانشجویی اغلب به سراغ سخنران‌هایی می‌روند که در سرفصل‌های خبری بوده است، در حالی که فردی کم سر و صدا می‌تواند مطالب غنی‌تری را درباره همان موضوع ارائه دهد. دانشگاه ها ممکن است برای رویدادهایی که توسط چندین سازمان دانشجویی حمایت می شوند و کارشناسان خارجی با دیدگاه های رقیب را وارد گفتگو و بحث کنند، مشوق های ویژه ای ایجاد کنند – مثلاً بودجه اضافی. یک سخنران ممکن است هنوز هم چیزهای آزاردهنده ای بگوید، اما نیروی آنها را می توان با پاسخ آگاهانه یک حریف آگاه که صحنه را به اشتراک می گذارد، کمرنگ کرد. بنابراین، در حالی که ما چندان طرفدار اظهارات مقامات دانشگاه در هنگام بروز مسائل اختلافی نیستیم، خود دانشگاه ممکن است از رویدادهایی حمایت کند که فرصت های بیشتری برای بحث و مناظره فراهم می کند. این رویدادها می‌توانند امکان کاوش دقیق‌تر موقعیت‌ها و پیامدهای آن‌ها را نسبت به یک جلسه ناهار که توسط دانش‌آموزان برگزار می‌شود، فراهم کنند.


منبع: https://verdict.justia.com/2023/04/17/friendly-advice-for-law-sc،ols-seeking-to-inculcate-proper-free-s،ch-values-and-understandings-in-light-of-the-stanford-episode-with-judge-kyle-duncan